مجاهدین ضد خلق، فرزندان نهضت آزادی

درباره این سازمان سه گونه داوری رایج است:
– اغلب فعالان سیاسی و فکری ایرانی داخل و خارج از کشور این گروه را از عوامل اصلی تولید چرخه معیوب «تروریسم ـ خشونت» میدانند.
– اکثر اقشار مختلف مردم با تأکید بر «منافقین» نامیدن این سازمان ضد مردمی، اعلام برائت از این گروه را در شعارهای خود نوعی وظیفه دینی و انقلابی میدانند. حتی نسل سوم جوان بر این باورند که سازمان مجاهدین گروهی مسلح است که برای رسیدن به اهداف خود، تا کنون خون بیگناهان بسیاری را بر زمین ریخته و در خدمت رژیم بعث صدام قرار گرفته است.
– در فضای بینالمللی و رسمی،این سازمان به عنوان یک گروه تروریستی، بسیاری از نهادهای رسمی و غیررسمی بینالمللی، هماهنگ با گسترش جوّ جهانی ضد تروریسم در سالهای اخیر، سازمان مجاهدین خلق را مطرود و محکوم ساختهاند و حتی اکثر گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی در خارج از کشور نیز این سازمان را یک «فرقه تروریستی» با ایدئولوژی خون و خشونت توصیف میکنند.
آخرین پژوهشهای مبتنی بر اسناد و مدارک و بررسی کلیه متون و خاطرات بر جای مانده از درون سازمان طی ۴ دهه گذشته، آشکارا اثبات میکند که شکلگیری یک گروه سیاسی مبتنی بر «خشونتورزی»،«التقاط ایدئولوژیک»،«ماجراجویی»، «افراطگری» و «تقدیس تشکیلات» نمیتواند مسیر و فرجام صحیحی یابد و ثمرات تلخ و فاجعهبار آن برخاسته از ریشههای آفتزدهای است که نادیده گرفتن آنها مستلزم نفی واقعبینی خواهد بود.
وضعیت سازمان پس از اعلام رسمی تغییر ایدئولوژی به مارکسیسم در سال ۱۳۵۴ تا پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز شورش مسلحانه گسترده علیه نظام جمهوری اسلامی که از دهه ۶۰ آغاز شد و متعاقب آن خروج و تشکیلات اصلی از ایران و سکونت در کشورهای غربی و عراق، سرنوشت و فرجام سیاسی و ایدئولوژیک پرحادثه و شگفت انگیزی برای آن رقم زده است.
مجاهدین ضد خلق، فرزندان نهضت آزادی
در سال ۱۳۴۴، دوازده سال پس از کودتای ۲۸ مرداد، سه تن از اعضای سابق جبهه
ملی دوم و نهضت آزادی، تصمیم گرفتند در مبارزه علیه رژیم شاه، سازمانی با
مشی مسلحانه به وجود آورند. “محمد حنیفنژاد” (۲۶ ساله) مهندس
کشاورزی،”سعید محسن” (۲۶ ساله) مهندس راه و ساختمان و “عبدالرضا نیکبین
رودسری” (۲۳ ساله) دانشجوی ریاضی که تحصیلات دانشگاهی خود را نیمه تمام
گذارده بود هسته اوّلیه گروه را تشکیل داد و یکسال بعد “علیاصغر
بدیعزادگان” (۲۵ ساله) مهندس شیمی به این جمع پیوست. این افراد با آنکه
شخصا مذهبی بودند و نسبت به عقاید و رفتار مذهبی خویش توجه و حساسیت داشتند
اما از نظر سیاسی و ایدئولوژیک یک پرورش یافته جبههملی و نهضت آزادی
بودند.
مهندس بازرگان، خود نیز بعدها تأکید کرد که مجاهدین خلق «فرزندان نهضت آزادی» هستند و مبانی فکری و تعلیمات اولیه آن مأخوذ از بحثها و کتابهای وی و نهضت آزادی بوده است.
اولین محصول برنامه مطالعاتی گروه تدوین کتاب «شناخت» بود. متد دیالکتیک مارکسیستی با تغییر نام به اصول شناسایی دینامیک به عنوان اصول علمی پذیرفته شده بود. ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی، مفاد اصلی این کتاب را تشکیل میداد. این کتاب توسط حسین روحانی نوشته شده بود.
مهمترین جزوه آموزشی سیاسی با عنوان «مبارزه چیست» به قلم عبدالرضا نیکبین بود که در آن تعالیم مارکسیستی بر مفاهیم مذهبی انطباق داده شده بود. کتاب «تکامل» به قلم علی میهندوست و کتاب «راه انبیا» به قلم حنیفنژاد نیز به همین سبک، مضامین مارکسیستی با ترکیب برخی مفاهیم مذهبی را دربر داشتند.