نگاهی به دیپلماسی تروریستها

«چیزی که ما میبینیم این است که رژیم اسد بهدنبال دولت فراگیر است به این معنا دو یا سه نفر در اپوزیسیون گیر بیاورد و آنها را در دولت وارد کند. این امر دیگر نیاز به گفتگوهای ژنو ندارد. رژیم اسد میتواند خودش اینکار را بکند.
مسأله اصلی ماهیت این رژیم است. ما گفتگوها را با هدف گفتگو نمیخواهیم. ما گفتگوها را با هدف راهحل میخواهیم و نه اینکه چرخ بچرخد..
تمامی این مسائل پیچیدهیی که روسیه و طرفهای دیگر مطرح میکنند، یک گره
دارد و کلید راهحل هم سرنگونی و کنار رفتن اسد است و بعد از آن هزار
راهحل را میتوان جایگزین کرد. مشکل اصلی ما با کسی است که در سوریه تصمیم
میگیرد..
...ما تمامی سفرای کشورهای حامی را جمع کردیم و به آنها
ابلاغ کردیم که ما یک موضع قوی از جامعه جهانی میخواهیم.. بنابراین هر
چیزی که الآن از دولت فراگیر گفته میشود، بعد از کنار رفتن اسد امکان پذیر
است.»
این است استدلال یک تروریست به بن بست رسیده و مدعی طرفداری از دمکراسی!
باید از این شارلاتانها پرسید اگر شما خواهان برکناری اسد بودید پس چرا وارد مذاکرات شدید؟
شارلاتانهای
سوری که باندرجوی بسیار دست و پا می زند که خود را با آنها همسو و همدست
نشان دهد، یک صدا برای آن سرپوشی بر خیانت و پیمان شکنی خودشان بگذارند،
نماینده سازمان ملل را آماج حملات قرار دادند. سایتهای گروه تروریستی
مجاهدین به نقل از ریاض حجاب یکی دیگر از مخالفان دروغگوی اسد نوشتند:
«آقای
دیمیستورا دو سال است که نمایندگی سازمان ملل متحد در زمینه بحران سوریه
را بر عهده دارند، در این مدت تعداد شهرها و مناطقی که در محاصره قرار
گرفته اند افزایش یافته. آقای دیمیستورا و همراهانش چه می کنند؟"
اعضای
"شورای عالی مذاکرات" روز سه شنبه گذشته از خروج خود از مذاکرات صلح سوریه
که زیر نظر سازمان ملل متحد در ژنو درحال برگزاری است خبر دادند. اما
استفان دی میستورا گفت که این مذاکرات تا هفته آینده ادامه خواهد داشت.
حجاب
با ابراز تعجب از سخنان اخیر دیمستورا که گفته بود مخالفان سوری برای
مانور و نمایش سیاسی مذاکرات را تعلیق کردند، گفت:« رژیم اسد از دو سال پیش
دست به کشتار بیشتری زده مناطق گسترده تری را اشغال کرده است .»
انگار
که سازمان ملل و نماینده اش فقط وقتی مورد تأیید هستند و درست حرکت می کنند
که طرفدار منافع تروریستهای سوری باشند آن هم هنگامی که با شارلاتانیسم
دولت رسمی سوریه را متهم به اشغال خاک خود میکنند!
البته رفقای مجاهد
آنان نیز در این شارلاتانیسم دست کمی از آنان ندارند. در سایت همبستگی ملی
به مطلبی به قلم یکی از اذناب باندرجوی در اعتراض به سفر خانم موگرینی به
ایران زده شده است که همین شارلاتانیسم را در مضمون و محتوای خود دارد.
این
مطلب با این عنوان «سفر فدریکا موگرینی به ایران، چوب حراج زدن به ارزشهای
انسانی »، یکی از همان آه و فغان سردادنهای باندرجوی از گشایش در روابط
ایران است که به رغم تمام ذلتها و خواریهایی که اعضای باندرجوی برای منزوی
کردن ایران کشیدند، نتیجه عکس داد و دنیا اکنون دستش را به سوی ایران دراز
کرده است.
جالب این است که شارلاتانهای وابسته به باندرجوی نیز خود را
از دسته نینداخته و در مقابل به حضیض افتادن خود واکنشهای ابلهانه و
احمقانه ای بروز می دهند که بسیار خنده دار است، چنین واکنشی در این مطلب
با این کلمات بیان شده است:
«اتحادیه اروپا باید تا کنون درک کرده باشد
که رژیم ایران در ضعیفترین نقطه خود قرار دارد و هیچ آیندهای برای آن
متصور نیست. اگرچه اینگونه سفرها بتواند منافع حقیر و کوتاه مدت سوداگران
سرمایه در اروپا را برآورده کند اما در دراز مدت به سود آنها نخواهد بود و
اگر اروپا بیش از این، آینده خود را با این رژیم رو به سقوط گره بزند در
آینده دوستی مردم ایران را دست خواهد داد.»
معلوم نیست بایستی به حال این شارلاتانها خندید یا گریست؟!