خانم هشترودی قبل و بعد از جدایی از سازمان مجاهدین

این زن فرهیخته و روشنفکر ایرانی طبق معمول تا زمانی که در تشکیلات شورا و سازمان مجاهدین بعنوان عضو و هوادار حضور داشت، بسیار مورد تعریف و تمجید قرار می گرفت، اما به محض آنکه این سازمان را مورد انتقاد قرار داد، با انواع و اقسام توهین، تهدید، فحش و ناسزا مورد هجمه قرار گرفت.

فکر کنم بعد از عملیات موسوم به مروارید (عملیات کردکشی که در جریان آن هزار کرد عراقی بوسیله مجاهدین قربانی شدند) بود که هیئتی از شورای ملی مقاومت به عراق آمدند. در این هیئت افراد شاخصی که به یاد دارم هزارخانی، متین دفتری، روحانی، دکتر قصیم، فیلایی، سرهنگ معزی و... حضور داشتند که البته حضور خانم فریبا هشترودی در میان آن ترکیب چشمگیرتر بود. آن روزها به ما گفتند که خانم فریبا هشترودی خانمی جنتلمن با تیپ خاص، نویسنده، روشنفکر و علی الخصوص دختر پروفسور هشترودی دانشمند برجسته ایرانی می باشد که طبیعتاً جایگاه ویژه ای هم در میان اعضای شورا و هم در میان اعضای سازمان مجاهدین داشت.

خانم فریبا هشترودی سابقه زیادی از همکاری با سازمان مجاهدین خلق دارد و همواره در سالهای حضور در این سازمان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است و مقالات ایشان در نشریه های مجاهدین و بطور خاص نشریه ایران زمین (که در دهه هفتاد پخش می شد و بعدها انتشار آن متوقف شد) به چاپ می رسید و من شخصاً تعدادی از مقالات ایشان را از داستان های کوتاه گرفته تا مقالات فرهنگی و ادبی دنبال می کردم.

این زن فرهیخته و روشنفکر ایرانی طبق معمول تا زمانی که در تشکیلات شورا و سازمان مجاهدین بعنوان عضو و هوادار حضور داشت، بسیار مورد تعریف و تمجید قرار می گرفت، اما به محض آنکه این سازمان را مورد انتقاد قرار داد، با انواع و اقسام توهین، تهدید، فحش و ناسزا مورد هجمه قرار گرفت.

مقالات متعددی در رابطه با ایشان در نشریه های مختلف مجاهدین درج گردیده است که همگی بصورت یک کُر هماهنگ و حساب شده اعتبار و حیثیت این زن آزاده و روشنفکر ایرانی را هدف قرار داده اند.
ایشان که روزی مایه فخر شورای قلابی و فرمالیستی مجاهدین بود و به حضورش افتخار می کردند، حال تبدیل شده است به زن جاسوس، خائن، مزدور وزارت، نیروی سپاه قدس و...

گرچه این تاکتیک مفتضح و نخ نما شده سازمان مجاهدین بر همگان روشن است، ولی بد نیست توضیح دهیم تا حداقل اگر افراد معدودی، هنوز چشمی و امیدی به این سازمان تروریستی دارند، بدانند که این سازمان با مخالفان و معاندان خود چه می کند.

این سازمان تا زمانی که اوامر و رهنمودهای رهبری اش را مو به مو و کورکورانه اطاعت کنید، شما را می پذیرد، ولی وای بحال روزی که فقط بخواهید یک انتقاد هرچند کوچک داشته باشید، در آنصورت بلافاصله و بسرعت نور شما تبدیل می شوید به خائن، مزدور، فاسد، پادو، مزدور سپاه قدس و بدر، آخوند و...

حال خود قضاوت کنید اینکه با افراد و نیروهای خود اینگونه برخورد می کند، اگر در فردایی محال و غیرممکن در ایران حاکم شود، چه بر سر مردم و آزادی های اجتماعی و ایدئولوژیک آنان خواهد آورد.