سراب مجاهدین

کسانیکه زمانی همه چیزشان بدست سازمان به تاراج رفت خواهان بازگشت اسرای تحت اسارت این سازمان وحمایت از خانواده های آنان برای ملاقات فرزندان خود می باشند

سراب مجاهدین

کسانیکه زمانی همه چیزشان بدست سازمان به تاراج رفت خواهان بازگشت اسرای تحت اسارت این سازمان وحمایت از خانواده های آنان برای ملاقات فرزندان خود می باشند

ابر فرقه - قسمت نوزدهم

جمعه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۲۶ ق.ظ
نگاهی اجمالی به تاریخچۀ سازمان مجاهدین خلق ایران(در پادگانهایش در عراق و قلعۀ اشرف)با نگاهی به کتاب "فرقه ها در میان ما"نوشتۀ: خانم مارگارت تالر سینگر استاد دانشگاه برکلی آمریکاترجمه: مهندس ابراهیم خدابندهنگارش: مهندس محمّدرضا مبیّن - (با تجربه 10 سال حضور در فرقۀ مخرب رجوی)...



معمولا در طول پروسه فرقه ای رهبر فرقه در عملی غیر انسانی یک نفر از اعضاء سابق را که ازاو تأثیر نپذیرفته در جمع قربانی می کند تا درسی به دیگران داده باشند.(  ب این پیام که می تواند آنها را نیز اگر مراقب رفتار خود نباشند حذف کند).
من این عمل را تجربتا دیدم که در فضای بسته و تاریک ، ترس شدیدی به جا می گذارد و گفته می شد این عضو قرار است که تصفیه شود و می خواهیم شما عملا ببینید که عدم پایبندی به اصول انقلاب فرد را به کجا می رساند و معمولا وقتی از کنار ما به جلوی رهبر یا به بیرون هدایت می شد فرد تصفیه شده به شدت مورد توهین و تحقیرها و بعضا حملات فیزیکی جمع حاضر قرار می گرفت.
اکثر شما وقتی با یک عضو سابق فرقه ای به خصوص فرقه رجوی روبه رو می شوید به فقدان قوۀ طنز و شوخی در تقریبا همۀ آنها روبرو می شوید. در فرقه ها سال ها افراد مانند مردم عادی نمی خندند جوک نمی گویند و شوخی نمی کنند. سنگینی سال های غم و اندوه در فرقه بر زندگی آنها سایه افکنده است .
بعد از رهایافتن، کم کم این بار سنگین افسرد گی و غم از دوش آنها رخت بر خواهد بست و این نیازمند زمان و کمک دیگران است. به اعضای فرقه آموزش داده شده که بشنوند و باور کنند و اطاعت کنند نه این که بشنوند و قضاوت کنند و البته کسی که بشنود و آزادانه قضاوت کند روزی فرقه را ترک خواهد کرد.
ترک فرقه بسته شدن آخرین درهاست : گذشته پشت سر گذاشته شده است و عضو سابق فرقه باید راه خود را البته به تنهایی به سمت آینده با بوجود آوردن روابط جدید و دوستان جدید از نو شروع کند.و واقعیت این است که از کنار بزرگترین واقعۀ عمر خود نمی شود براحتی گذشت ولی زندگی مسیری طولانی دارد و گذشته ها باید در گذشته بماند.
بهبودی پروسه ای روانشناسی است ، هر چه بیش تر در خصوص فرقه و آنچه که بعد از جدایی در انتظار ماست بیاموزیم ، پروسه درمان و وارد شدن به زندگی جدید سریع تر در خارج از فرقه را سپری خواهیم کرد. یکی از غم انگیزترین تأثیرات جانبی زندگی فرقه ای عدم اعتماد به نفس است . بسیاری از ما جداشدگان شروع به سرزنش خود کرده می پرسیم ؟ چرا اصلا به چنین گروهی پیوستم ؟!
اما باید عضویت خود در فرقه را تجزیه و تحلیل کرده و در حالی که با فریب و برنامه گام به گام نفوذ دراعماق ذهن انسان به کار گرفته شده که ما را به درون گروه کشانده است آشنا شویم و نسبت به خودمان کمتر سخت گیری کنیم و از چیزهای ساده باید لذت ببریم .
تمامی هم قطارانی که زمانی با آنها بودم و یا بقیه افرادی که بعدا با هم موفق به جدا شدن از فرقه شدیم همه با احساس ترین افراد بوده اند و کوله باری از تجربه را بدوش می کشند آنها خواسته اند به خودشان کمک کنند تا بهتر باشند و می خواسته اند که تمام جهان بهتر باشد ، آنها از خود گذشته ، غمخوار دیگران و خواهان کمک بوده اند و به همین دلیل گرفتار شده و حرفهای یک "شعبده باز مقیم عراق" را باور کرده بودند .
و در پایان نوشته حاضر برایمان روشن است که « چگونه خروجی فرقه ها به تروریسم ختم می شود و باید از آنها دوری جست ؟ »
و بنظر شما پس از مطالعه این کتاب اگر به این نتیجه رسیدید که" مغزشویی جرم است" ، محل طرح این جرم ها و دادخواهی ما کجا ست ؟
در خاتمه لازم میدانم از همه کسانی که این فرصت ارزشمند را در اختیار بنده قرار دادند تا قدمی و قلمی در راه آگاهی دادن به دیگران بردارم، تشکر و قدردانی می کنم و همیشه خود را مدیون می دانم. و خدا را شاکرم که فرصت زندگی دوباره در خارج از فرقۀ مخوف رجوی را پیدا کردم.

نام اشرف را زمانی که در فرقه بودم به عنوان شهر شرف و افتخار و شهر صداقت و فدا می شناختم، اما اکنون آنجا را جایی که نهایتا بهترین سالهای عمرم را فقط برای قدرت و منافع مسعود رجوی تلف کردم می دانم ، بهترین سالهای عمرم را آنجا از دست دادم که برگشت ناپذیر است اکنون که جدا شدم شاید دیگر هیچ وقت نتوانم توانایی ها و استعدادهای قبلی ام را بکار بگیرم چرا که در بسیاری از زمینه ها از هم ردیف هایم عقب افتادم شاید دیگر در زندگی ام به کسی مجددا اعتماد نکنم و به نظرم این تنها آسیبی است که از فرقه برداشتم و نمی توانم تغییرش دهم، اما خوشحالم جزو رهروان راهی باشم که اعتقاد دارم همه ما نیازمند ادامه دادن به تلاش برای ممانعت از بروز چنین حوادث تلخی در تمامی جهان هستیم .
یک ذهن آزاد چیز فوق العاده ارزشمندی است سرکشانی که بر تفکرات ما احاطه پیدا می کنند و آزادی اندیشه ما را سلب می کنند تهدیدهای جدی امروز ، فردا و تمامی اعصار تا قیامت هستند .
پایان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی