رنگ ها …
پنجشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۱۱ ق.ظ
در اینجا جا دارد به حمایت مریم
عضدانلو از تعداد چند نفره جوان هایی که در تهران و کرج به مسیحیت گرویده و
تبلیغ آن نموده و نهایتا دستگیر شده اند و یا پشت گرمی دادن به موضوع
دراویش در چند ماه گذشته اشاره نمود که چگونه هم ایشان و هم شوهر جانی و
فراری شان بقول خانم معینی سرب داغ را به حلقوم تعداد کمتر از ۱۰ اسیر جنگی
و مسیحی پیوسته به مجاهدین مرتبا می ریختند تا آنها را وادار و سپس ملزم
به پذیرش ایدئولوژی عقب افتاده و ارتجاعی و فرقه ای مسعود رجوی درآورند.
این روزها با واقعه اعدام روحانی شیعه و آزاده عربستانی ، یهویی!!! سازمان تروریستی رجوی مطابق همیشه با لعن و نفرین این اقدام تنفرانگیز و ضدبشری را با مزدور ایران خواندن شیخ نمر ستود!!. من یادم افتاد در دو سه سال اول انقلاب مسعود رجوی به انتشار هفتگی!! عکس مسعود رجوی در کنار یاسر عرفات آنهم با اسلحه کلاشینکف و دیدارهای غیرمتناوب مسعود رجوی با رهبر جنبش آزادیبخش پولیساریو (مغرب) و یا …… بخود فریبکارانه میبالید.
اوج شعارهای ضدامپریالیستی و گوش پرکن این تشکیلات جهنمی لحظه ای از در و دیوار کنده نمی شد. اینک در یک مسیر تکاملی!!! و البته وارونه شرایط رنگ عوض کرده و همان عبارت شیخ و شیوخ و سردمدارات ارتجاعی و مزدور امپریالیسم!! ، از پادشاه اردون گرفته تا حاکم عربستان و….. همه تیترهای مطالب و موضعگیری های سیاسی سایت های فرقه مجاهدین قرار گرفته اند. یادمان نرفته که سفر عمره و مخفی مسعود رجوی در زمان حکومت صدام حسین به عربستان سعودی! شاید از ارتباطات بیشتری بین این سازمان و حکام ضدمردمی این کشورهای ضدمردمی و گاها در آستانه فروپاشی حکایت کند. تریلرهای هدیه لباس و آذوقه حاکمان عربستانی به اردوگاه اشرف که معمولا با پلاکاردهای پارچه ای و با این عنوان ” برای میهمانان مان ” هفتگی گسیل می شدند نهایت شرمندگی سیاسی برای رهبری فراری مجاهدین بشمار می آید.
مطمئنا با توجه به مزدور پروری حاکمان عربستانی در ده سال اخیر برای برتری طلبی های سیاسی در منطقه و مهارت در تجهیز لجستیکی چنین گروههای تروریستی ، از سلاهای سبک و سنگین گرفته تا خودروهای مناسب که همانند آنها در تصاویر منتشره از داعش بوضوح دیده میشود ، سازمان تروریستی و فرقه مجاهدین در تعاملات منطقه ای با هدف یاری رسانی به این جبهه فاسد و ضددمکراتیک بوسیله تلقین نادرست از فعالیت های هسته ایران و یا توانمندی های موشکی و گستره ایران هراسی در ذهن حاکمان مرتجع منطقه اقدام می نماید.
با عطف به سیره و روش زندگی در شکاف های سیاسی از سوی مسعود رجوی که به ناتوانی های سیاسی و ایدئولوژیکی و حقوق بشری مربوط میشود ، کماکان و هم اکنون مسئولین سازمان با انتشار و بزرگنمایی های تیترهای جعلی در سایت های خود و گاها انتقال بو دار آن به شبکه العربیه عربستان سعودی در صدد بهره برداری از این فضای بدست آمده هستند. البته براساس پیش بینی جدی شبکه های خبری امریکا و اروپا توانایی های اقتصادی و سیاسی عربستان به واسطه کاهش درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت و تبعات محکومیت های متوالی حقوق بشری سران آن و دلباختن به صف گیری تعدادی کشور بسیار فقیر و گرسنه افریقایی و یا معدود آسیایی و هزینه های سرسام آور جنگ سوریه و یمن ، بشدت کاهش و شرایط سقوط را متبادر میسازد.
لذا از این دخمه سیاسی هم باز دستاوردی بجز رسوایی نصیب رهبری نفاق نخواهد شد. ولی بی گمان این تغییر رنگ به لحاظ دیدگاههای قبلی و فعلی سازمان از خاطره های مردم دور نخواهد شد. ضمن اینکه موارد بیشمار دیگری نیز میتوان از این جمله برشمرد. مثلا نفوذ دو تن از کادرهای باسابقه دار فرقه رجوی در کسوت دانشجویان خط امام تسخیر کننده سفارت امریکا در تهران برای هدایت و شورآفرینی های ضدامریکایی آن دانشجویان!!؟ یا تسخیر کنسولگری امریکا در تبریز بواسطه دو روز بعد از واقعه تهران توسط تشکیلات شاخه تبریز سازمان برای عقب نیفتادن از موج ضد امریکایی مردم ایران!!. و حال همان اقدامات در نقطه مقابل ، تبدیل به اسطوره سازی سناتورهای حیوان صفت و جنگ طلب و از خدابیخبر امریکایی شده است که با سفسطه های تکراری و خسته کننده مریم عضدانلو در سالن اوورسورواز برای اعضای مستقر در همان قلعه به اضافه همان ده بیست نفر مواجب بگیر و سالخورده و بازنشسته امریکایی شکل نهایی را بدست می اورد.
در اینجا جا دارد به حمایت مریم عضدانلو از تعداد چند نفره جوان هایی که در تهران و کرج به مسیحیت گرویده و تبلیغ آن نموده و نهایتا دستگیر شده اند و یا پشت گرمی دادن به موضوع دراویش در چند ماه گذشته اشاره نمود که چگونه هم ایشان و هم شوهر جانی و فراری شان بقول خانم معینی سرب داغ را به حلقوم تعداد کمتر از ۱۰ اسیر جنگی و مسیحی پیوسته به مجاهدین مرتبا می ریختند تا آنها را وادار و سپس ملزم به پذیرش ایدئولوژی عقب افتاده و ارتجاعی و فرقه ای مسعود رجوی درآورند. یا شبانه تشکیلات دستور می داد در یگان اقلیتهای دینی سراغ نفرات و دراویش در زمان خواب رفته و بطور نگهانی سیبیل دراز آنها را به اجبار از ته بزنند تا همگان سیبیلی همانند مسعود رجوی یا سید ریئس داشته باشند. پس لاف زدن های رهبری فرقه مجاهدین و قایم موشک بازی آنان در پشت پرده و ملق بازی شان برای حاکمان در حال سرنگونی و عرب منطقه هم دردی را از گره های بیشمار و حل ناشده فرقه رجوی باز نخواهد نمود.
اوج شعارهای ضدامپریالیستی و گوش پرکن این تشکیلات جهنمی لحظه ای از در و دیوار کنده نمی شد. اینک در یک مسیر تکاملی!!! و البته وارونه شرایط رنگ عوض کرده و همان عبارت شیخ و شیوخ و سردمدارات ارتجاعی و مزدور امپریالیسم!! ، از پادشاه اردون گرفته تا حاکم عربستان و….. همه تیترهای مطالب و موضعگیری های سیاسی سایت های فرقه مجاهدین قرار گرفته اند. یادمان نرفته که سفر عمره و مخفی مسعود رجوی در زمان حکومت صدام حسین به عربستان سعودی! شاید از ارتباطات بیشتری بین این سازمان و حکام ضدمردمی این کشورهای ضدمردمی و گاها در آستانه فروپاشی حکایت کند. تریلرهای هدیه لباس و آذوقه حاکمان عربستانی به اردوگاه اشرف که معمولا با پلاکاردهای پارچه ای و با این عنوان ” برای میهمانان مان ” هفتگی گسیل می شدند نهایت شرمندگی سیاسی برای رهبری فراری مجاهدین بشمار می آید.
مطمئنا با توجه به مزدور پروری حاکمان عربستانی در ده سال اخیر برای برتری طلبی های سیاسی در منطقه و مهارت در تجهیز لجستیکی چنین گروههای تروریستی ، از سلاهای سبک و سنگین گرفته تا خودروهای مناسب که همانند آنها در تصاویر منتشره از داعش بوضوح دیده میشود ، سازمان تروریستی و فرقه مجاهدین در تعاملات منطقه ای با هدف یاری رسانی به این جبهه فاسد و ضددمکراتیک بوسیله تلقین نادرست از فعالیت های هسته ایران و یا توانمندی های موشکی و گستره ایران هراسی در ذهن حاکمان مرتجع منطقه اقدام می نماید.
با عطف به سیره و روش زندگی در شکاف های سیاسی از سوی مسعود رجوی که به ناتوانی های سیاسی و ایدئولوژیکی و حقوق بشری مربوط میشود ، کماکان و هم اکنون مسئولین سازمان با انتشار و بزرگنمایی های تیترهای جعلی در سایت های خود و گاها انتقال بو دار آن به شبکه العربیه عربستان سعودی در صدد بهره برداری از این فضای بدست آمده هستند. البته براساس پیش بینی جدی شبکه های خبری امریکا و اروپا توانایی های اقتصادی و سیاسی عربستان به واسطه کاهش درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت و تبعات محکومیت های متوالی حقوق بشری سران آن و دلباختن به صف گیری تعدادی کشور بسیار فقیر و گرسنه افریقایی و یا معدود آسیایی و هزینه های سرسام آور جنگ سوریه و یمن ، بشدت کاهش و شرایط سقوط را متبادر میسازد.
لذا از این دخمه سیاسی هم باز دستاوردی بجز رسوایی نصیب رهبری نفاق نخواهد شد. ولی بی گمان این تغییر رنگ به لحاظ دیدگاههای قبلی و فعلی سازمان از خاطره های مردم دور نخواهد شد. ضمن اینکه موارد بیشمار دیگری نیز میتوان از این جمله برشمرد. مثلا نفوذ دو تن از کادرهای باسابقه دار فرقه رجوی در کسوت دانشجویان خط امام تسخیر کننده سفارت امریکا در تهران برای هدایت و شورآفرینی های ضدامریکایی آن دانشجویان!!؟ یا تسخیر کنسولگری امریکا در تبریز بواسطه دو روز بعد از واقعه تهران توسط تشکیلات شاخه تبریز سازمان برای عقب نیفتادن از موج ضد امریکایی مردم ایران!!. و حال همان اقدامات در نقطه مقابل ، تبدیل به اسطوره سازی سناتورهای حیوان صفت و جنگ طلب و از خدابیخبر امریکایی شده است که با سفسطه های تکراری و خسته کننده مریم عضدانلو در سالن اوورسورواز برای اعضای مستقر در همان قلعه به اضافه همان ده بیست نفر مواجب بگیر و سالخورده و بازنشسته امریکایی شکل نهایی را بدست می اورد.
در اینجا جا دارد به حمایت مریم عضدانلو از تعداد چند نفره جوان هایی که در تهران و کرج به مسیحیت گرویده و تبلیغ آن نموده و نهایتا دستگیر شده اند و یا پشت گرمی دادن به موضوع دراویش در چند ماه گذشته اشاره نمود که چگونه هم ایشان و هم شوهر جانی و فراری شان بقول خانم معینی سرب داغ را به حلقوم تعداد کمتر از ۱۰ اسیر جنگی و مسیحی پیوسته به مجاهدین مرتبا می ریختند تا آنها را وادار و سپس ملزم به پذیرش ایدئولوژی عقب افتاده و ارتجاعی و فرقه ای مسعود رجوی درآورند. یا شبانه تشکیلات دستور می داد در یگان اقلیتهای دینی سراغ نفرات و دراویش در زمان خواب رفته و بطور نگهانی سیبیل دراز آنها را به اجبار از ته بزنند تا همگان سیبیلی همانند مسعود رجوی یا سید ریئس داشته باشند. پس لاف زدن های رهبری فرقه مجاهدین و قایم موشک بازی آنان در پشت پرده و ملق بازی شان برای حاکمان در حال سرنگونی و عرب منطقه هم دردی را از گره های بیشمار و حل ناشده فرقه رجوی باز نخواهد نمود.
