سراب مجاهدین

کسانیکه زمانی همه چیزشان بدست سازمان به تاراج رفت خواهان بازگشت اسرای تحت اسارت این سازمان وحمایت از خانواده های آنان برای ملاقات فرزندان خود می باشند

سراب مجاهدین

کسانیکه زمانی همه چیزشان بدست سازمان به تاراج رفت خواهان بازگشت اسرای تحت اسارت این سازمان وحمایت از خانواده های آنان برای ملاقات فرزندان خود می باشند

برنده بحران روابط عربستان و ایران کیست؟

شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۰۸ ق.ظ
حمله به سفارت عربستان در ایران این شانس را برای عربستان به وجود آورد که آن کشور را به اهدافش برساند. بسیاری از کشورها از جمله آمریکا حمله به سفارت عربستان را محکوم کردند. اما فراتر از همه شورای امنیت سازمان ملل بود که طی بیانیه‌ای “با شدیدترین لحن، حملات به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری آن کشور در مشهد” را محکوم کرد.



ناظران، دلایل مختلفی را برای اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی شیعه معترض در عربستان ارائه داده‌اند، اما آنچه که بخش بزرگی از تحلیلگران بر آن دست می‌گذارند چهار اتفاق است که تقریباً به‌طور همزمان در منطقه به وقوع پیوسته است.
 اول اینکه ظهور داعش و دیگر گروه‌های افراطی سلفی و عدم جدیت عربستان برای مبارزه با آنان باعث شده که حکومت آن کشور رفته رفته به انزوا برود. عربستان سعودی، علیرغم مصوبه‌های سازمان ملل مبنی بر ضرورت تلاش همه کشورها برای مبارزه با داعش، اولویت را به جنگ نیابتی با ایران، در سوریه، عراق و یمن داده است. “گروه اورآسیا”، بزرگ‌ترین شرکت مشاوره جهان در زمینه ریسک‌های سیاسی، در گزارش اخیر خود بر روی این عامل تکیه کرده و می‌نویسد که به همین دلیل “امروز، عربستان سعودی بیش از هر زمان دیگر ظرف چند دهه گذشته… منزوی شده است”.
20

به باور این گروه از ناظران، عربستان برای خروج از این وضعیت امیدوار بود که با اعدام شیخ نمر و تحریک ایران به نشان دادن واکنشی سخت، توجه جامعه جهانی را به سوی ایران به عنوان عامل بی ثبات کننده منطقه و مآلا حمایت از خود جلب کند.
 عامل دومی که تحلیلگران برای تبیین انگیزه عربستان در اعدام شیخ نمر مطرح می‌کنند تشدید اختلافات درونی در حکومت عربستان سعودی است. به عبارت دیگر گروهی که اینک قدرت را در دست دارد سعی می‌کند با عمده کردن تضاد با ایران جلوی گسترش چالش‌های درون حکومتی را بگیرد. گروه اورآسیا این عامل را نیز در تهاجمی شدن سیاست‌های عربستان در منطقه تعیین کننده می‌داند و عنوان می‌کند که می‌توان انتظار داشت که عربستان برای گریز از این وضعیت، منطقه را بیش از پیش بی‌ثبات کند.

عامل سوم، مطرح شدن ایران به عنوان متحد غرب برای غلبه بر بی‌ثباتی در منطقه است. ایران که بیش از سه دهه، از دید غرب همواره به عنوان یک تهدید تلقی می‌شد، در پی توافق هسته‌ای جایگاه تازه‌ای پیدا کرد. نقش ایران در حل بحران بی‌ثباتی در منطقه، با دعوت از آن کشور برای شرکت در نشست‌های مربوط به حل بحران سوریه به رسمیت شناخته شد.

تحول چهارمی که در حال وقوع است و عمیقاً عربستان را به هراس انداخته، دور شدن واشنگتن از عربستان و نزدیک شدن سیاست‌های منطقه‌ای واشنگتن به تهران است. هنوز اختلافات عمیقی بین ایران و آمریکا، به خصوص در مورد موضع ایران نسبت به اسرائیل وجود دارد، اما همگرایی‌ها و منافع مشترک استراتژیکی نیز بین دو کشور به وجود آمده که آنان را به همکاری با یکدیگر ترغیب می‌کند. از جمله، هر دو کشور به‌طور راهبردی خواهان بازگشتن ثبات به سوریه و عراق (البته با حفظ نفوذ خود) و حذف نیروهای افراطی جهادی و به‌طور مشخص داعش در منطقه‌اند.

بنابراین به نظر می‌رسد که عربستان از اعدام شیخ نمر، دو هدف را تعقیب می‌کرد. اول اینکه پیامی برای آمریکا بفرستد که در صورت کاهش حمایت واشنگتن، عربستان بدون ملاحظات ژئوپلیتیک و خطراتی که ممکن است در منطقه پیش بیاید برای عقب راندن ایران، دست به اقدامی که ضروری بداند خواهد زد. دوم اینکه عربستان انتظار داشت با واکنش سخت ایران به اعدام شیخ نمر، در روند همکاری تهران و واشنگتن، به خصوص در مورد سوریه، وقفه ایجاد کند.

حمله به سفارت عربستان در ایران این شانس را برای عربستان به وجود آورد که آن کشور را به اهدافش برساند. بسیاری از کشورها از جمله آمریکا حمله به سفارت عربستان را محکوم کردند. اما فراتر از همه شورای امنیت سازمان ملل بود که طی بیانیه‌ای “با شدیدترین لحن، حملات به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری آن کشور در مشهد” را محکوم کرد.

در پی این ماجرا عربستان سعودی و برخی از متحدان آن در منطقه، روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کردند و برخی دیگر نیز سطح روابط خود را با ایران کاهش دادند. با این حال خسارات وارده به ایران به همین موارد محدود ماند و موج ایجاد شده آن‌چنان قدرتمند نبود که عربستان بتواند از آن برای منزوی کردن ایران، ایجاد فشار بین‌المللی و به خصوص آسیب رساندن به رابطه بهبود یافته ایران و آمریکا بهره ببرد.

بخشی از این قضیه مربوط به واکنش سریع مقامات ایرانی در محکوم کردن حمله به سفارت عربستان، بازداشت یک گروه ۴٠ نفره به اتهام حمله به سفارت، و نوشتن نامه‌ای از سوی حکومت ایران به سازمان ملل و اظهار تأسف از وقوع واقعه مزبور بود. یک مقام سابق سیا، از عکس‌العمل ایران به ماجرای حمله به سفارت عربستان تقدیر کرد. ایران به غیر از حملات لفظی هیچ واکنش دیگری از خود نشان نداد.

از سوی دیگر، اگر چنین اتفاقی پیش از ظهور میانه روها در صحنه سیاسی ایران (به‌طور مثال در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد)، و یا در اوج رویارویی ایران و آمریکا بر سر مسئله هسته‌ای ایران اتفاق افتاده بود، آمریکا، با توجه به پیشینه حمله به سفارت آن کشور در تهران، به احتمال قوی برای اعمال فشار از سلاح تحریم‌های بیشتر سود می‌جست. اما این بار اتفاق کم سابقه‌ای که رخ داد این بود که جان کری با محمد جواد ظریف تماس تلفنی گرفت. طبق گزارش خبرگزاری‌ها، جان کری، برای “زنده نگه داشتن مذاکرات وین برای پایان دادن به بحران سوریه”، ایران (و در تماسی جداگانه، عربستان) را دعوت به کاهش تنش کرد.

10

در تحولی دیگر که در نوع خود کم سابقه بود، جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که “ما نگران نقض حقوق بشر در عربستان هستیم. مخصوصاً اعدام‌های اخیر و به ویژه یک روحانی شیعه.”

در اروپا، فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت که اعدام شیخ نمر، نگرانی‌هایی جدی را درباره وضعیت آزادی بیان و احترام به حقوق سیاسی و شهروندی در عربستان سعودی ایجاد کرده است. بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد ضمن انتقاد از اعدام روحانی ناراضی سعودی و تعدادی دیگر گفت سؤالاتی جدی در مورد عادلانه بودن محاکمه آنها وجود دارد. در عین حال نیویورک تایمز در مقاله‌ای گزارش داد که در ماجرای درگیری ایران و عربستان، سمپاتی اروپائی‌ها به سمت ایران تمایل پیدا کرده است.

دو روزنامه بزرگ و پر نفوذ آمریکائی مواضع تندی نسبت به عربستان گرفتند. واشنگتن پست در سرمقاله‌ای از سوی هیئت تحریریه روزنامه، با عنوان “رژیم بی مسئولیت عربستان سعودی” حمله شدیدی را متوجه عربستان کرد. هیئت تحریریه نیویورک تایمز پا را فراتر نهاده و طی مقاله‌ای اعدام‌ها را نماد بربریت دانست.

وزیر امور خارجه عربستان که وضعیت به وجود آمده را خلاف محاسبات قبلی حکومت متبوعش یافته بود در واکنش به انتقادات گفت: “ما باید برای این کار تشویق شویم، نه این‌که مورد انتقاد قرار بگیریم.”

5000

این بحران بازنده بزرگ دیگری هم داشت و آن نیروهای افراطی داخل ایران بودند که با حمله به سفارت عربستان، قصد کشاندن دولت حسن روحانی به یک بحران بین‌المللی را داشتند. آنها امیدوار بودند که آمریکا به حمایت از عربستان در آمده و هنوز مرکب توافق هسته‌ای خشک نشده یک رویارویی دیگر بین ایران و آمریکا شکل بگیرد. حرکت آنان حتی از سوی جناح محافظه کار هم محکوم شد.

در نهایت به نظر می‌رسد که برنده اصلی این تحولات، جناح میانه‌رو در ایران بوده است. آنان توانستند بحران به وجود آمده را مدیریت کنند و فشار افکار عمومی را، به خصوص در غرب، متوجه عربستان کنند. در ضمن این آزمایش مهمی بود که دولت میانه رو به رقبای منطقه‌ای ایران نشان دهد که توانسته در پی حل مسئله هسته‌های،­ فضای بین‌المللی را که سال‌ها بر علیه ایران بوده تغییر دهد.

شهیر شهیدثالث روزنامه‌نگار و تحلیلگر

۷ ساعت پیش

netanyahu-small2
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۲۶
مانی احمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی